در قسمت اول مقاله ” هر آنچه باید در مورد دیجیتال مارکتینگ بدانید ” به موارد زیر پرداختیم:
- دیجیتال مارکتینگ چیست؟
- نقش دیجیتال مارکتینگ در یک شرکت چیست؟
- انواع دیجیتال مارکتینگ
- بازاریابی درونگرا
- یک دیجیتال مارکتر چه کاری را انجام میدهد؟
- بازاریابی درونگرا و دیجیتال مارکتینگ : تفاوتها در چیست؟
در قسمت دوم مقاله قرار است موارد زیر را بررسی کنیم:
- آیا دیجیتال مارکتینگ برای هر کسبوکاری مفید است؟
- چرا دیجیتال مارکتینگ مهم است؟
- چه نوع محتوای دیجیتالی را بهتر است تولید کنیم؟
- چگونه عملیات دیجیتال مارکتینگ را انجام دهیم؟
آیا دیجیتال مارکتینگ برای هر کسبوکاری مفید است؟
دیجیتال مارکتینگ میتواند برای هر کسبوکاری در هر صنعتی مناسب باشد.
در حالت کلی، بدون توجه به اینکه برند شما در حال فروش چه کالا یا خدماتی میباشد باید به دنبال مشخصات مخاطبین هدف خود و نیازهای آنها باشید تا بتوانید محتوای مورد نظر آنها را در بستر دیجیتال ایجاد کنید. البته این سخن به این معنا نیست که تمام کسبوکارها باید فرآیند دیجیتال مارکتینگ را به یک صورت به کار ببرند.
-
دیجیتال مارکتینگ کسبوکار به کسبوکار (B2B)
اگر شرکت شما B2B است و مخاطبینش شرکتهای دیگر هستند عمده فعالیت شما باید این باشد که بتوانید افرادی را که احتمال خرید از شما دارند را به نحوی به سمت سایت خود جذب کنید و بتوانید به نحوی ارتباط تیم فروش خود را با آنها برقرار کنید. در اینجا شاید پیدا کردن و جذب اطلاعات تماس نیز نتایج خوبی را برای شما به ارمغان بیاورد.
در کنار وبسایت میتوانید از کانالهای آنلاین دیگر مانند لینکداین نیز استفاده کنید.
- بازاریابی کسبوکار به مصرفکننده (B2C)
اگر مشتریان شما برخلاف حالت قبلی مصرفکنندگان نهایی هستند باید کاری کنید که مخاطبین شما به سمت سایت شما جذب شوند و بدون اینکه نیاز باشد که با تیم فروش شما صحبتی داشته باشند، به راحتی عملیات خرید را در سایت شما انجام دهند.
در این حالت باید کاری کنید که یک تجربه عالی برای افراد، از لحظهای که وارد سایت شما میشوند تا لحظهای که عملیات خرید را انجام میدهند رقم بزنید. باید به خوبی در سایت محصول خود را معرفی کنید و تعداد و با کیفیت مناسب از CTAها (دعوت به اقدام) استفاده کنید و افراد را به خرید ترغیب کنید.
در این حالت احتمالا شبکه اجتماعی اینستاگرام میتواند کارآیی بیشتری نسبت به لینکداین برای شما داشته باشد.
چرا دیجیتال مارکتینگ مهم است؟
به کمک دیجیتال مارکتینگ شما قادر خواهید بود که به مخاطبین بسیار بیشتری در نقاط مختلف، نسبت به روشهای سنتی دسترسی داشته باشید. همچنین میتوانید افرادی را هدف خود قرار دهید که بیشتر احتمال میدهید از کالا یا سرویس شما استفاده کنند. سرمایهگذاری در دیجیتال مارکتنیگ میتواند بیش از روشهای سنتی برای شما فایده داشته باشد و همچنین شما را قادر میسازد که بتوانید میزان موفقیت خود را در اقدامات مختلف بازاریابی اندازهگیری کنید.
استفاده از دیجیتال مارکتینگ مزایای زیادی دارد که در ادامه به چهار مورد آنها اشاره خواهیم کرد:
۱. میتوانید افرادی را هدف قرار دهید که احتمالا از کالا یا سرویس شما خریداری خواهند کرد
اگر شما برروی یک بیلبورد، در تلویزیون و یا در یک مجله به تبلیغ بپردازید کنترل کمی در این مورد دارید که چه افرادی تبلیغ شما را مشاهده کنند.
شاید تا حدی بتوانید تخمین بزنید که چه افرادی ممکن است یک مجله خاص را تهیه کنند و یا چه کسانی ممکن است یک برنامه خاص تلویزیونی را مشاهده کنند اما با این حال هنوز هم نمیتوان کنترل دقیقی داشت و مانند تیری در تاریکی است.
از سوی دیگر دیجیتال مارکتینگ به شما اجازه میدهد تا مخاطبین خاصی را مشخص کنید و برای آنها یک پیام شخصیسازی شده با پیام ترغیب کننده ارسال کنید.
یا اگر از سئو کمک بگیرید، میتوانید به افرادی دسترسی داشته باشید که خودشان در موتورهای جستجو به دنبال کالا یا خدمات شما جستجو کردهاند.
یا از طریق تبلیغات PPC میتوانید تبلیغ خود را به افرادی نشان دهید که به کالای شما علاقه نشان دادهاند.
به کمک دیجیتال مارکتینگ میتوانید به خوبی در مورد مشخصات خریداران خود تحقیق کنید و استراتژی خود را به کمک آنالیزی که از گزارشات میتوانید دریافت کنید، بهبود بخشید.
همچنین اگر محصولات مختلفی را به خریداران مختلفی میفروشید، میتوانید به کمک دیجیتال مارکتینگ عملیات بازاریابی را برای هر گروه به صورت جداگانه بفروشید.
۲. دیجیتال مارکتینگ از بازاریابی سنتی مقرون به صرفهتر است
دیجیتال مارکتینگ به شما اجازه میدهد تا بتوانید فعالیتها و نتایج بازاریابی خود را به خوبی رصد کنید و متوجه شوید کدام کانالها بیشترین مشتری را برای شما به ارمغان آوردهاند. از طرف دیگر میتوانید سرمایهگذاری برروی کانالهایی که مشتری کمتری را جذب کسبوکار شما میکنند را کمتر یا متوقف کنید. در بازاریابی سنتی این امکان برای شما وجود ندارد.
از طرف دیگر اگر کسبوکار کوچکی هستید و بودجه زیادی ندارید میتوانید از شبکههای اجتماعی و سئو کمک بگیرید و مشتریان را با هزینه مالی کم به سوی کسبوکار خود هدایت کنید.
۳. دیجیتال مارکتینگ به شما کمک میکند که بر رقبای بزرگ خود غلبه کنید
اگر در یک کسبوکار کوچک فعالیت میکنید حتما دریافتهاید که رقابت با رقیبانی که پول بسیار زیادی برای تبلیغات دارند کار دشواری است. خوشبختانه به کمک استراتژیهای مبتکرانه دیجیتال مارکتینگ میتوانید به رقابت با آنها بپردازید.
حتی در بحث سئو نیز شاید رقیبان شما برروی کلمات و عبارت کلیدی کوتاهتر سرمایهگذاری کرده باشند اما شما میتوانید عبارات بلندتری را پیدا کنید و با ایجاد محتوای با کیفیت درباره این کلمات و عبارات مشتریان را به سوی خود جلب کنید. موتورهای جستجو کاری ندارند که کدام برند بزرگتر است بلکه به این اهمیت میدهند که بتوانند مطالب مفیدتری را در ازای عبارات جستجو شده به کاربران نمایش دهد.
دیجیتال مارکتینگ به شما اجازه میدهد تا از طریق اینفلوئنسر مارکتینگ به مخاطبین جدید دسترسی داشته باشید. شاید بسیاری از مردم برندهای معروف را در شبکههای اجتماعی فالو نکرده باشند اما حتما بسیاری از مردم اینفلوئنسرها را فالو میکنند و تبلیغات آنها را مشاهده میکنند. اگر شما نیز یک کسبوکار کوچک و یا متوسط دارید میتوانید به این روش مناسب هم فکر کنید.
۴. دیجیتال مارکتینگ قابل اندازهگیری است
دیجیتال مارکتینگ قادر است که گزارشی جامع از پارامترهای مهم برای شرکت را از آغاز تا پایان در اختیار شما قرار دهد. به عنوان مثال قادر خواهید بود که میزان نمایش، به اشتراکگذاری، کلیک و یا میزان زمان سپری شده در یک مطلب را مشاهده کنید. شاید تبلیغات سنتی برای برخی اهداف مناسب باشند اما همچنان محدودیت اندازهگیری در آنها وجود دارد.
حتی میتوانید به کمک دیجیتال مارکتینگ برخی از آمارها را به صورت لحظهای مشاهده کنید. به عنوان مثال قادر خواهید بود که تعداد افرادی که هماکنون از سایت شما بازدید میکنند را مشاهده کنید.
اگر قادر به اندازهگیری باشید میتوانید متوجه شوید که کدام کانالها نتایج بهتری را برای شما به ارمغان آوردهاند. بدین ترتیب میتوانید در جای درست سرمایهگذاری کنید.
به مثالهای زیر دقت کنید:
- ترافیک وبسایت
به کمک ابزارهای تحلیل مانند گوگل آنالیتیکس میتوانید متوجه شوید که هماکنون یا در یک بازه زمانی مشخص سایت شما چه میزان بازدیدکننده دارد.
حتی میتوانید متوجه شوید که این افراد از چه صفحاتی بازدید کردهاند، از چه دستگاهی برای بازدید از سایت شما استفاده کردهاند و بسیاری اطلاعات با ارزش دیگر نیز قابل رویت است.
با کمی هوشمندی میتوانید متوجه شوید که کدام کانالها بیشترین فایده را برای شما داشتهاند. به عنوان مثال اگر میزان کمی از سئو مخاطب جذب میکنید ابتدا باید اقدامات سئو را انجام دهید و رتبه خوبی کسب کنید (یا از طریق گوگل ادز اقدام به حضور در رتبههای برتر کنید). ولی اگر مشاهده کردید کلا از سئو نتیجه خوبی نمیگیرید شاید بهتر باشد کیفیت محتوای خود را بالاتر ببرید و یا از کانالهای دیگر برای بازاریابی استفاده کنید.
در کسبوکارهای سنتی فهمیدن اینکه چه میزان از مردم به برند شما علاقهمند هستند ممکن نیست و فقط زمانی میتوان متوجه شد شخصی به برند شما تمایل دارد که وی با شما تماس بگیرد یا از شما خرید کند. اما در دیجیتال مارکتینگ قادر خواهید بود که رفتار مصرفکنندهها را مشاهده کنید و بر منبای آن تصمیمگیری کنید.
- کارآیی محتوا و ایجاد لید
تصور کنید که شما یک بروشور را به صندوق پستی افراد مختلف پست کردهاید. اما در این حالت نمیتوان دانست که چند نفر این بسته تبلیغاتی را باز کرده، چند نفر آن را مطالعه کردهاند و چند نفر آن را مستقیما داخل سطل آشغال انداختهاند.
حال تصور کنید که این بروشور را به صورت یک فایل درون وبسایت خود قرار دادهاید. در این حالت میتوانید متوجه شوید که چه تعداد افرادی این بروشور را متوجه دیدهاند و همچنین میتوانید در ازای اجازه برای دانلود کردن آن اطلاعات تماس آنها را دریافت کنید.
چه نوع محتوای دیجیتالی را بهتر است تولید کنیم؟
اینکه چه نوع محتوایی را باید تولید کنید بستگی به مخاطبین شما و همچنین نیازهای متفاوت آنها در مراحل مختلف سفر مشتری دارد. بهتر است با جمعآوری اطلاعات مربوط به مشتریان خود که به پرسونا موسوم است شروع کنید تا نیازها و مشکلات آنها را به خوبی درک کنید. محتوای شما در یک معیار حداقلی باید بتواند نیازها و مشکلاتی که دارند را حل کند.
همچنین علاوه بر پرسونای مخاطبین خود باید دقت کنید که مخاطبین شما در چه مرحلهای از تکمیل فرآیند خرید قرار دارند. به عنوان مثال نشان دادن یک متن کاملا تبلیغاتی به افرادی که به تازگی با شما آشنا شدهاند کار درستی نیست.
در مورد فرمت محتوا نیز باید به نکات خاصی دقت کنید در ادامه فرمت مناسب برای هر مرحله از تجربه کاربری و یا سفر مشتری را با هم مرور خواهیم کرد.
-
مرحله آگاهی و آشنایی با برند
مقالات وبلاگ: مقالات وبلاگ در صورتی که کار تحقیق کلمات کلیدی را انجام داده باشید و کلمات و عبارات مناسب را پیدا کرده باشید میتوانند ترافیک ارگانیک خوبی را برای شما به ارمغان بیاورند.
اینفوگرافیکها: اینفوگرافیکها و تصاویر به راحتی قابل اشتراکگذاری هستند و این شانس دیده شدن شما را توسط افراد بیشتر، به خصوص در شبکههای اجتماعی افزایش میدهد.
ویدئوهای کوتاه: با انتشار ویدئوهای خود در پلتفرمهای مختلف میتوانید شانس دیده شدن خود توسط افراد جدید را افزایش دهید.
-
مرحله بررسی
کتابهای الکترونیکی: این کتابها دارای مطالب جامعتری نسبت به مقالات یک سایت و یا اینفوگرافیکها میباشند و افراد زیادی حاضر هستند که اطلاعات تماس خود را در ازای دانلود این کتاب در اختیار شما قرار دهند. بنابراین این کتابهای برای ایجاد لید بسیار مناسب هستند.
گزارشات: گزارشاتی که در مورد صنعت خود منتشر میکنید نیز میتواند لیدهای زیادی را برای شما به ارمغان بیاورد.
این گزارشات که معمولا بسیار هم ارزشمند هستند نیز میتوانند حتی برای افزایش آگاهی از برند شما نیز کارکرد داشته باشند. این گزارشها معمولا از سوی رسانهها و انتشارات مربوط به صنعت شما نیز مورد استقبال قرار میگیرند.
وبینارها: وبینارها هم جامعتر از مقالات سایت و ویدئوهای کوتاه هستند و هم این امکان را دارند که بتوانید از طریق آن با مخاطبین خود ارتباط و تعامل برقرار کنید. این نوع محتوا در مرحلهای که مشتریان به بررسی برند شما میپردازند بسیار مفید است.
-
مرحله تصمیمگیری
مطالعات موردی: وجود مطالبی با موضوع مطالعات موردی که در آن به مطالعه و تحلیل یک مورد خاص در صنعت خود پرداختهاید میتواند هنگام تصمیمگیری افراد در خرید بسیار موثر باشد.
تاییدیهها: با قرار دادن نظرات مشتریان راضی خود در وبسایت میتوانید آنها را ترغیب به خرید کنید.
البته همیشه این کار به صورت مستقیم انجام نمیگیرد. به عنوان مثال اگر کار شما فروش پوشاک است میتوانید یک هشتگ با نام برند خود ایجاد کنید و از افراد بخواهید تا با قرار دادن عکس خود هشتگ شما را نیز در شبکههای اجتماعی درج کنند. این نیز نوعی تایید از سوی مشتریان است.
چگونه عملیات دیجیتال مارکتینگ را انجام دهیم؟
۱. اهداف خود را مشخص کنید
اگر به تازگی شروع به دیجیتال مارکتینگ کردهاید بسیار اساسی است که اهداف خود را به خوبی معین کنید.
بدین دلیل که استراتژی که انتخاب میکنید باید بر اساس این اهداف تعیین شوند. به عنوان مثال اگر هدفتان این است که افراد بیشتری با برند شما آشنا شوند شاید بهتر باشد که وقت بیشتری را به شبکههای اجتماعی اختصاص دهید.
یا اگر بخواهید که فروش یکی از محصولات خود را افزایش دهید باید بر روی فرآیند سئو و بهینه سازی محتوای سایت خود به عنوان اولویت اول کار کنید. یا اینکه میتوانید در این حالت یک کمپین با تبلیغات PPC ایجاد کنید تا ترافیک بیشتری را به سایت خود هدایت کنید.
بنابراین بهتر است بعد از تعیین اهداف خود استراتژیهای مناسب را نیز برای عملیات دیجیتال مارکتینگ برند خود انتخاب کنید.
۲. مخاطبین هدف خود را مشخص کنید
همانطور که قبلا گفتیم یکی از مزایای دیجیتال مارکتینگ این است که میتوانید به کمک آن مخاطبین خاصی را هدف قرار دهید. با این حال باید در ابتدا مخاطبین مناسب برای کالا و خدمات خود را پیدا کنید تا بتوانید عملیات بازاریابی را روی آنها انجام دهید.
البته این را هم در نظر داشته باشید که ممکن است با توجه به کانالهایی که استفاده میکنید و اهدافی که برای محصولات و کمپینهای مختلف دارید مخاطبین هدف شما نیز تغییر کنند.
به عنوان مثال شاید توجه کرده باشید که اغلب، جوانان از اینستاگرام استفاده میکنند و به دنبال مطالب سرگرمکننده و ویدئوهایی با جریان سریع و تند هستند. اما در مقابل اغلب بزرگسالان و حرفهایها از لینکداین استفاده میکنند که به دنبال مشاورههای حرفهای هستند. بنابراین باید محتواهای مختلفی برای هر قشر از مخاطبین ایجاد کنید.
۳. برای هرکانال دیجیتال بودجهای تخصیص دهید
پس از تعیین هدف و استراتژی خود میتوان مشخص کرد که چه بودجهای برای انجام این استراتژی لازم است.
اگر تاکتیکهای بازاریابی درونگرا مانند سئو یا استفاده از شبکههای اجتماعی را انتخاب کردهاید نیاز به بودجه زیادی ندارید.
در بازرایابی درونگرا تمرکز اصلی بر ایجاد محتوایی مفید است که مخاطبین مایل به استفاده از آن باشند. مگر اینکه قصد داشته باشید این کارها را برونسپاری کنید، در غیر این صورت تنها هزینهای که برای این کارها باید پرداخت کنید صرف میزانی از زمان خود است.
اگر هم وبسایت ندارید میتوانید به کمک سیستمهای مدیریت محتوای رایگان مانند وردپرس سایت خود را ایجاد کنید.
در مقابل با استفاده از تاکتیکهای بازاریابی برونگرا مانند تبلیغات پولی و یا خریدن لیست ایمیل هزینه شما نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
با این حال توصیه بر این است که با توجه به مقرون به صرفهتر بودن و اطمینان بیشتر از نتیجه کار از ترفندهای بازاریابی درونگرا استفاده کنید.
۴. بین روشهای پولی و رایگان دیجیتال مارکتینگ یک بالانس ایجاد کنید
استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ معمولا به هر دو روش پولی و رایگان نیاز دارند تا مثمر ثمر باشند.
به عنوان مثال اگر قصد دارید تا پرسونای مخاطبین خود را مشخص کنید و بر اساس آن مطالبی با کیفیت ایجاد کنید تا مخاطبین خود را جذب کنید و در ادامه آنها را به مشتریان خود تبدیل کنید احتمالا ظرف ۶ ماه نتایجی بسیار عالیتر از روش تبلیغات را کسب خواهید کرد.
با این حال اگر از روش تبلیغات کلیکی استفاده کنید نتایج را (هرچند شاید کمتر) کسب کنید.
در نهایت توصیه میکنیم که برای اینکه نتایج و موفقیتی پایدار را کسب کنید بهتر است از روشهای ارگانیک مانند سئو و شبکههای اجتماعی در بلند مدت استفاده کنید.
اگر شک دارید از کدام روش استفاده کنید میتوانید هر دو را امتحان کنید و هرکدام را که نتایج بهتری برای شما ایجاد کرد، بیشتر بر روی همان سرمایهگذاری کنید.
۵. محتوای خود را برای استفاده در موبایل بهینه کنید
یکی دیگر از اجزای کلیدی دیجیتال مارکتینگ، موبایل مارکتینگ است.
در حقیقت امروزه اغلب افراد بیشتر از موبایل برای فعالیتهای اینترنتی خود استفاده میکنند.
بنابراین بهتر است سایت و تصاویر شبکههای اجتماعی و دیگر محتوای خود را برای استفاده در موبایل بهینه کنید.
یکی از روشهای موبایل مارکتینگ استفاده از اپلیکیشن است که به کمک آن میتوانید مخاطبین خود را به تعامل با خود مجاب کنید.
البته باید دقت کنید که اپلیکیشن وسایت شما باید به گونهای باشد که کاربران موبایلی به راحتی از آن استفاده کنند. یا همچنین فرمهای ثبتنام خود را کوتاه کنید تا تجربه کاربری خوبی را برای مخاطبین موبایلی خود فراهم کنید. بهتر است هنگام ساخت تصاویر شبکههای اجتماعی نیز توجه داشته باشید که این تصاویر قرار است در موبایل دیده شود بنابراین باید نوشتههایش به اندازه کافی بزرگ باشد.
به طور کلی هرگاه در حال تولید محتوای دیجیتال هستید باید این را در ذهن داشته باشید که آیا مطلب شما به راحتی توسط کاربران موبایلی قابل استفاده است یا خیر. اگر این افراد نتوانند به وسیله موبایل از محتوای شما استفاده کنند به مشتریان شما نیز تبدیل نخواهند شد.
۶. تحقیق کلمات کلیدی را انجام دهید
میتوان گفت دیجیتال مارکتینگ این است که بتوانید محتوایی شخصیسازی شده را به مخاطبین هدف خود برسانید. اگر نتوانید تحقیق کلمات کلیدی را به خوبی انجام دهید نمیتوانید محتوای مناسب مخاطبین خود را نیز تولید کنید.
تحقیق کلمات کلیدی برای بهینه سازی سایت بسیار اساسی است و فقط از این طریق میتوانید مطمئن شوید که افراد با جستجو در گوگل شما را پیدا خواهند کرد. البته پیدا کردن این کلمات کلیدی میتواند به فعالیتهای دیگر بازاریابی شما در کانالهای دیگر نیز کمک کند.
حتی اگر نمیخواهید زمان زیادی را به سئو اختصاص دهید باید عملیات تحقیق کلمات کلیدی را انجام دهید. سعی کنید لیستی از کارآمدترین کلمات کلیدی که مرتبط با کسبوکار شماست را به همراه عبارات و کلمات کلیدی که کمتر رقابتی هستند را در برنامه کار خود قرار دهید.
۷. موفقیتهای خود را با تحلیل و اندازهگیری تکرار کنید
در نهایت برای ساختن یک استراتژی موثر در دیجیتال مارکتینگ در دراز مدت باید یاد بگیرید که چطور بر اساس تحلیلهایی که به دست میآورید تصمیمات بهتری بگیرید.
به عنوان مثال شاید پس از چند ماه متوجه شوید که مخاطبین در اینستاگرام دیگر به مطالب شما علاقهمند نیستند، اما به توییتهای شما علاقهمند هستند. در اینجا یا باید استراتژیهای اینستاگرام خود را تغییر دهید و یا اینکه متوجه میشوید شاید اینستاگرام کانال موثری برای فرآیندهای بازاریابی شما نیست.
یا اگر متوجه شوید که یکی از صفحات وب سایت شما مثل سابق ترافیک جذب خود نمیکند شاید بهتر باشد آن را با مطالب جدیدتر به روز کنید یا اینکه کلا مطالب جدیدی در آن موضوع برای مخاطبین خود مهیا کنید.
دیجیتال مارکتینگ فرصتهای مختلف و شگفتانگیزی را برای رشد مدوام کسبوکارها در اختیار آنها قرار میدهد. کافیست تصمیم بگیرید تا از مزایای آن بهرهمند شوید.